ارزیابی مالی و اجرایی پروژه
پس از بررسی بازار و رقبا در بخش اول، نوبت به تحلیل عمیقتر هزینه عملیاتی، درآمد ارزی و تکنولوژی تولید میرسد. این بخش میتواند دید روشنی از پایداری مالی پروژه ارائه دهد و مسیر تصمیمگیری را برای سرمایهگذاران شفافتر کند.
۳. تحلیل تکنولوژی تولید
انتخاب تکنولوژی تولید نباید صرفاً بر پایه نوآوری یا پیچیدگی آن باشد، بلکه باید با شرایط اقتصادی و نیروی انسانی کشور مقصد همخوانی داشته باشد.
اگر پروژه در منطقهای با نیروی کار ارزان اجرا میشود، استفاده از تجهیزات پیشرفته که نیازمند تعمیرات پیچیده و نیروی متخصص گرانقیمت هستند، ممکن است بازدهی مناسبی نداشته باشد. در این حالت، تکنولوژی ساده اما کارآمد، گزینه بهتری خواهد بود.
۴. محاسبه هزینههای بهرهبرداری (OPEX)
برای برآورد دقیق هزینه عملیاتی
باید تمام آیتمهای مؤثر را—even بهصورت تخمینی—شناسایی و به ارز مورد استفاده (مثلاً دلار) تبدیل کرد.
به عنوان نمونه در پروژهای مثل کارخانه تولید قیر، مواد اولیه، انرژی، حملونقل و دستمزد کارکنان از مهمترین هزینهها هستند.
با استفاده از اصل پارتو، تمرکز را روی ۲۰٪ آیتمهایی بگذارید که ۸۰٪ از کل هزینهها را تشکیل میدهند. این تمرکز به بهینهسازی بهتر و هدفمند کمک میکند.
۵. تحلیل درآمد ارزی پروژه
محاسبه دقیق درآمد ارزی پروژه بر مبنای نرخ جهانی محصول و نرخ تبدیل ارز صورت میگیرد.
فرض کنید محصول نهایی «روغن پایه» است که در بازار جهانی به دلار معامله میشود. در این صورت باید درآمد را به دلار برآورد کرده و سهم هر محصول یا مشتق از کل درآمد را تعیین کنید.
این تحلیل مشخص میکند کدام بخش از خط تولید بیشترین بازده ارزی را دارد.
۶. تحلیل حساسیت
در این مرحله اختلاف بین درآمد و هزینهها (حاشیه سود) محاسبه شده و سناریوهای مختلف بررسی میشود.
مثلاً اگر هزینه انرژی ۲۰٪ افزایش یابد، آیا پروژه همچنان سودآور است؟
یا اگر قیمت مواد اولیه کاهش یابد، سوددهی چقدر افزایش مییابد؟
این نوع تحلیل به تصمیمگیرندگان کمک میکند نقاط آسیبپذیر پروژه (مثل وابستگی به انرژی یا مواد اولیه وارداتی) را بشناسند و برای آنها برنامهریزی کنند.
در مجموع، بررسی تکنولوژی تولید، محاسبه دقیق هزینه عملیاتی و پیشبینی درآمد ارزی، سه ضلع اصلی تحلیل مالی و اجرایی هر پروژه صنعتی هستند که نباید از نظر دور بمانند.